سفارش تبلیغ
صبا ویژن









درباره من

خط‏‌خطی
این‌جا دفتر مشق منه! دارم تمرین می‏‌کنم. می‏‌خوام اینقدر خط‏‌خطی‏ بکنم تا یاد بگیرم. اگر خیلی بد‏خط بود، شما لطفا خوش‏‌خط بخونید! مهم خبر این‌که "فرج نزدیک است!"

خط‌خطی اینجاست!


آرشیو وبلاگ
بهار 1387
تابستان 1387
پاییز 1387
زمستان 1387
بهار 1388
تابستان 1388
پاییز 1388
زمستان 1388
بهار 1389
تابستان 1389
پاییز 1389
زمستان 1389
بهار 1390
تابستان 1390
زمستان 1390
بهار 1391


لینک‌های روزانه
روزِ پشیمانی [38]
باور نداری از تنور خولی بپرس! [31]
روضه‌ای برای آن نور [19]
آزادی از نوع غربی‌ش! [21]
طعم انتظار در صفحات زندگی [32]
دعا و توسل عمومی جهت تعجیل ظهور حضرت [15]
ویژه‌نامه / چهل توشه برای راه [134]
شهید همت قهرمان من است [73]
مهجور [57]
پیامبری از خودتان [39]
ببخش سرباز... [63]
رفتم دویست تا دروغ گفتم و برگشتم! [67]
از بلاگ تا پلاک 5 [114]
تصاویر ماهواره‏ای [136]
حرمت‏شکنان عاشورا را شناسایی کنید. [344]
[آرشیو(32)]


لوگوی دوستان



لینک دوستان
گاه رهایی
دریای دل
رمز دشمن شناسی
تلخندک
شب گرد
میوه ممنوعه
بهارنارنج
نم نمک
رنگ آه
ذهن نوشت
من و چادرم
انتهای یک جاده
اسکالپل
نقـاش فقیـر
آقا مهدی
طعم عسل
مشترک مورد ‌نظر
هل اتی علی الانسان
آب یعنی ماهی
حتی بیشتر ...
تا او
صفحه بیست و یک
روضـه
امام خامنه‌ای
شهر حدیث
برای یار
ادواردو
اسلام دنیا را فتح خواهد کرد
عروة الوثقی


لوگوی وبلاگ





آمار  بازدید
بازدید کل :376652
بازدید امروز : 71
خروجی وبلاگ
 RSS 



فضای جبهه را بزک نکنید!

اردوی امسال هم با همه خاطراتش تمام شد.
سفر پر برکتی بود. شهدا هیچ‌وقت کم نمی‌گذارند. میزبانی‏شان عالی است.
اما مشکلی که لااقل از نظر من وجود داشت این‌که مناطق جنگی کم‌کم دارند حال و هوای دوران جنگ و جبهه را از دست می‌دهند.
بعضی مناطق را تحت عنوان بازسازی از بکر بودن در آورده‌اند.
به قول یکی از فرماندهان حاضر در یکی از همان مناطق، بیمارستان صحرایی امام علی "علیه‌السلام"، یک چرخ و فلک کم داشت تا بشود مهد کودک! آن‌قدر به در و دیوارش کاغذ و مقوا چسبانده‌اند که تصور این‌که آنجا روزی بیمارستان بوده، سخت ‌است.
منی که جبهه‌ها را ندیده‌ام، منی که حال و هوای آن روزها را درک نکرده‌ام، منی که درمانده ذره‌ای از فضای معنوی آن دورانم، می‌خواهم شلمچه و دهلاویه و ... را همانطوری ببینم که همت دید، خرازی دید، چمران دید، باکری‌ها دیدند.
با همه این حرف‏ها، باز هم آنجا را با تمام وجود دوست دارم و برای نفس کشیدن دوباره در آن فضا، منتظر بهاری دیگرم.

.: پیشاپیش فرا رسیدن سال 1388 رو تبریک می‌گم.
.: موقع تحویل سال بعد از دعا برای آخرین نوروز بی او و دعا برای خودتون، ته تهش اگر جا بود و یادتون موند لطفا برای تحویل قلب‌های زمخت ما هم دعا کنید.



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 1:54 عصر روز چهارشنبه 87 اسفند 28

آن روز در شرهانی...

از بهترین روزهای زندگی‌ام بود، آن‌روز در شرهانی.
هیچ‌جایی آن حال و هوا را نداشتم، جز پیش تو!
عجیب بود.
احساس آرامش مفرطی که آنجا به سراغم آمد، کم‌نظیر بود.
فقط به خاطر حضور تو.
ماه‌ها بود که به دنبالت بودند!
و تو دیروزش خودت را نشان داده‌ و جمعیتی را از خود بی‌خود کرده‌بودی.
حال‌ٍ هوا هم شده‌بود مثل ما.
گریه می‌کرد.
ضجه می‌زد.
هیچ وقت آسمان را اینطور ندیده‌بودم.
گویا زمین هم وجود خشک و بی‌روحش بعد از مدت‌ها سیراب می‌شد.
فقط به خاطر حضور تو.
ای شهید گمنام... 



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 4:10 عصر روز چهارشنبه 87 اسفند 21

پیش به سوی قم یا پیش به سوی قوم؟!

قرن‌هاست که شهر مقدس قم پذیرای طلاب علوم دینی از سراسر کشور و در سال‌های اخیر هم، از سایر کشورهای دنیا است و فضای خوب و راحتی برای زندگی این قشر جامعه ایجاد کرده‏است. خیلی از مراکز دینی و پژوهشی هم در این شهر مقدس واقع شده‌اند.
طلبه ای که امکان رفتن به قم برایش فراهم باشد و بخواهد به‌صورت عمیق در دروس خود پیشرفت کند، مسلما فم را برای درس خواندن انتخاب می‌کند.
تا اینجای کار نه‌تنها مشکلی نیست، خوب هم هست.

اما مشکل از زمانی آغاز می‌شود که طلبه‏ای، از دروس اصلی تا حدودی فراغت یافته و می‌تواند در کنار درس، به کارها و فعالیت‌های دیگری مثل تدریس، تبلیغ و ... هم بپردازد؛ در این‌حال ماندن چنین‌شخصی در قم؛
+ شهرستان‌ها را از حضور فضلای بومی محروم می‌کند.
+ امور جنبی حوزه‌ها درشهرهای مختلف همچون امام‌جماعت مساجد و ... با رکود روبرو می‌گردد.
+ فرصت تدریس برای سطوح مقدماتی، از طلاب سطوح عالی گرفته می‌شود.
+ مهمتر از همه این‌که گاهی آنقدر حضور روحانیون در شهرها کم‌رنگ می‌شود که دیدن یک طلبه در پارک، فروشگاه و ... علامت‌های تعجب را در اذهان ایجاد می‌کند.
+ و البته مشکلات دیگر، که خود طلاب بهتر از هر کس دیگری از آن‌ها آگاهند.

و این در حالی است که از اصلی‌ترین وظایف روحانیون، ابلاغ صحیح دین در رابطه متقابل و صمیمی با مردم (لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم)، اصلاح طلبی در زمین (فلولا کان من القرون من قبلکم اولوا بقیه ینهون عن الفساد فی الارض الا قلیلا ممن انجینا منهم)، عینیت بخشیدن به دین و اجراء احکام دینی است.

به نظر شما کدام‌یک از این وظایف با ماندن در قم عملی می‌شوند؟ چرا در این شرایط که جامعه به‌شدت به حضور طلاب و روحانیون نیازمند است، باز هم این قشر روز به روز به سمت قم روانه می‌شوند و گویا برای همیشه، راه برگشت به شهر و دیار خود را گم می‌کنند؟!



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 9:9 عصر روز شنبه 87 اسفند 10

جشنهای دهه فجر و گروه سرود ما

هرچند دو سه روزی دیر شده، اما به دعوت دوستان محترم، بچه‌های قلم و رمز دشمن‌شناسی، ما هم آمدیم!

------------------------

توی دبیرستان، یکی از اعضاء گروه سرود بودم.
دو هفته‌ای تمرین کردیم برای اجرای سرودی که آهنگ‌سازی‌اش هم با خودمون بود.
اینقدر اعتماد‌ به نفس داشتیم که دیگه روزهای آخر هر وقت اسم تمرین میومد، همزمان صدای ما هم در میومد که "ما که خنگ نیستیم. آخه چقدر تمرین؟!"
یادمه که روز جشن، سرود به خوبی اجرا شد و ما، با تشویق بچه‌ها شدیدا ذوق ‌کردیم به خاطر اجرای عالی‏مون!
اعتماد به نفسمون وقتی بیشتر شد که سرود ما به عنوان یکی از سرودهای برگزیده، راهی جشنواره بین مدارس شد.

باز هم تمرین‌ها شروع شد، اما این‌بار مدام از زیر بار تمرین در می‌رفتیم.
بالاخره روز اجرا فرا رسید.
همه‏ چیز داشت خوب پیش می‌رفت که یک‌دفعه حین اجرا، یکی از بچه‌ها تپق زد و بغل‌دستی‌اش هم خنده‌اش گرفت و کم‌کم موج خنده بین بچه‌ها راه افتاد.
لحظه وحشتناکی بود جلوی آن همه مدیر و مسئول!
هرطور بود خودمون رو کنترل کردیم تا این‏که سرود تمام شد.
موقع برگشتن، یکی از بچه‌ها پاش گیر کرد به سیم میکروفون و افتاد زمین و دوباره خراب‌کاری شد.
من که اینقدر زبونم رو لای دندون‌هام فشار دادم که کم مونده‏ بود خون بیفته!

وقتی برگشتیم پشت صحنه، داشتیم قضای خنده‌هایی رو که قورت داده‌بودیم، به‌جا می‌آوردیم که یک‌دفعه مربی با قیافه عبوسی سر رسید و چشمتون روز بد نبینه...
شد، آنچه که باید می‌شد!



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 1:40 عصر روز پنج شنبه 87 بهمن 24

انقلاب اسلامی، دنیا، ایران

مدتی است اتفاقاتی که در جای‌جای دنیا می‌افتد انسان را به تعجب وا می‌دارد، این‌که چطور جهانیان این‌قدر در برابر ظلم ناآرام شده‌اند.
در هر زمینه‌ای؛ سیاسی، اجتماعی، مذهبی و ...
یقینا اگر نتوان گفت همه، به جرات می‌توان گفت که بسیاری از این چیزها از ایران اسلامی و انقلاب و مردم آن به ارث رسیده‌است.
لنگه‌کفش منتظر الزیدی که برای خودش انقلابی به پا کرد.
شکست مفتضحانه ارتش اسرائیل به‌عنوان قدرتمندترین ارتش منطقه از مقاومت مردمی فلسطینی‌های محبوس در نوار غزه، فقط با سلاحی به‌اسم ایمان و اعتقاد!
حمایت همه جانبه ملت‌های جهان از مردم غزه و شدت یافتن نفرت‌ها نسبت به اسرائیل و حامیانش.
بیدار شدن مردم آمریکای لاتین و تبدیل شدن حیاط خلوت آمریکا به قدرتی در برابر زورگویی‌های آن.
روی‌آوردن عده زیادی از جهانیان به اسلام و حجاب اسلامی.
و ...

انگار همه‌جای دنیا دارند از انقلاب و امام ما یاد می‌گیرند که در برابر ظالم نباید ساکت نشست. این مساله را حتی رؤسای آمریکا و اسرائیل هم فهمیده‌اند.
ترس برشان داشته و تلاش بی‌وقفه‌ای را برای محو انقلاب ‌اسلامی شروع کرده‌اند.
و شاید، همین موضوع باشد که شیمون پرز را وادار کرده به سخنانی که جز از روی ترس نمی‌تواند باشد مبنی بر این‌که "ما امنیت ایران را تهدید نمی‌کنیم، اما ایران امنیت و وجود و هویت ما را متناوبا تهدید می کند!" یا هیلاری کلینتون، که گفته: "در برابر ایران همه گزینه‌ها مدنظر هستند." و یا شخص باراک اوباما که حکومت ایران را "تهدید" و "چالشی بزرگ" برای سیاست خارجی دولت خود معرفی کرده‌است!

همه این‌ها برای ما، مایه افتخار است اما؛
نمی‌دانم چرا مردم کشور خودمان دارند وارونه می‌شوند.
دارند به عقب بر می‌گردند گویا، به دوران جاهلیت!
ارزش‌های انقلاب کم‌رنگ می‌شوند.
از شهداء کمتر یاد می‌شود.
زنان نسبت به حجابشان بی‌اهمیت می‌شوند.
مردها بی‌غیرت می‌شوند.
و ...

انگار کلینتون و اوباما و ... خوب فهمیده‌اند که چه چیزهایی مردم را در برابر زورگویی‌ها آرام نمی‌گذارد، آن را هدف قرار داده و با تمام قوا با آن می‌جنگند.
امروز، باید هوشیارتر از همیشه در صحنه باشیم و نگذاریم که به اهدافشان برسند.
شاید مبارزه با روی کار آمدن اوباما سخت‌تر هم شده‌باشد. چرا که اساس عمل او و دولتش بر محافظه‌کاری و به اصطلاح خودمان زیر آبی رفتن است. طوری وارد عمل می‌شوند که خدای ناکرده بعد از ضربه‌خوردن، تازه می‌فهمیم با ما چه‌ها که نکرده‌اند!

در جنگ امروز، هوشیاری، حرف اول را می‌زند.

 



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 7:38 عصر روز شنبه 87 بهمن 12

شاه رفت

شاه رفت

و با رفتنش،
تا همیشه
ملتی را
از لوث وجود ظالمان
آزاد کرد.



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 5:2 عصر روز پنج شنبه 87 دی 26

تحریم کالاهای اسرائیلی، وظیفه شرعی هر مسلمان

من سَمِعَ رَجُلا یُنادی یا لَلْمسلمین وَ لَم‌‏یَجبْه فلیس بِمُسلْم.
هرکس صدای استغاثه انسانی را بشنود و به یاری‌اش نشتابد مسلمان نیست!

این روزها درباره تحریم کالاهای اسرائیلی زیاد شنیده‌ایم.
این‌که تحریم کالاهای صهیونیستی نماد مبارزه با استکبار است.
این‌که مسئولان کشور باید تحریم کالاهای صهیونیستی را پیگیری کنند.
این‌که حتی بعضی از کشورها از جمله مالزی و صربستان هم خواستار این تحریم‌ها شده‌اند.

اما سؤال اینجاست که آیا این تحریم‌ها فقط یک مسئولیت اخلاقی است یا ما، شرعا هم در این زمینه مسئولیم؟

نظر برخی از مراجع در این‌خصوص؛
سؤال: آیا معامله با شرکت‏های یهودی یا آمریکایی و یا اروپایی، با وجود این احتمال که شرکت‏‌های مزبور به تقویت دشمن غاصب صهیونیست می‏‌پردازند جایز است؟
جواب: هرگونه معامله با شرکت‏‌هایی که منافع آنها به رژیم نژادپرست صهیونیستی و یا دشمنان اسلام و مسلمین می‏‌رسد حرام است. بر آحاد مسلمین واجب است که از خرید و استفاده از چنین کالاهایی اجتناب کنند. ‌
                                                                                                  حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 

سؤال: حکم خرید محصولات شرکت‏‌های وابسته به صهیونیست‏ها و اسرائیل چیست؟
جو
اب: خرید محصولات شرکت‏‌های وابسته به صهیونست‏ها و اسرائیل جایز نیست.
                                                                                                  حضرت آیت‏‌الله مکارم شیرازی

سؤال: آیا جایز است از مغازه‌هایی خرید کرد که آنها قسمتی از سود کار خود را برای کمک به اسرائیل اختصاص داده‌اند؟
جواب: جایز نیست.
                                                                                                  حضرت آیت‏‌الله سیستانی 

 .: لیست محصولات اسرائیلی.



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 12:7 عصر روز دوشنبه 87 دی 23

شیعیان ملعون امام صادق علیه السلام

رفته بودیم روضه.
حجت‏‌الاسلام آقایی می‌گفتند:
امام صادق علیه‌السلام در جواب شخصی که از ایشان درباره‌ی کربلا سؤالی پرسیده بود، دو گروه را لعن کرده‌اند:
- گروهی که تجهیزات برای دشمنان امام حسین علیه‌السلام آماده می‌کردند.(طبل می‌کوبیدند، آتش روشن می‌کردند و ...).
- گروهی از شیعیان که پشت تپّه‌ها دست به آسمان بلند کرده بودند و می‌گفتند "خدایا حسین علیه‌السلام را بر یزید پیروز کن!"

اگر لطف خدا شامل حال‌مان شود، انشاءالله از گروه اول نه، ولی گروه دوم؟!
...
لطف خدا بی‌حد است!



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 11:35 عصر روز دوشنبه 87 دی 16

خشونت از دیدگاه سایت رمانتیک! کلوب

داشتم در سایت کلوب عکس‌هایی از توحّش صهیونیست‌ها می‌گذاشتم که یک‌دفعه جمله‌ای ظاهر شد مبنی بر این‌که ارسال عکس، دیگر ممکن نیست.
چند دقیقه بعد هم پیامی به صورت خصوصی از طرف پلیس کلوب برای‌م ارسال شد مبنی بر این‌که عکس‌ها به علت "دلخراش بودن" حذف شده است!
نمی‏‌دانم مسئولین این سایت که اینقدر به فکر دل مردم‌اند، چرا دست روی دست گذاشته و تا حالا بی‏‌تفاوت از کنار مسأله‌ی فلسطین گذشته‏‌اند. در حالی ‏که اگر بخواهند حرکتی را شروع کنند، می‏‌توانند نیم‌چه بمبی در اینترنت بترکانند!
این هم لینک آن عکس‌های دل‌خراش؛
+عکس اول.
+عکس دوم.
+عکس سوم.
+عکس چهارم.

.:فلسطین؛
  تو فقط کمی بیشتر مقاومت کن.
  یاران حسین علیه‌السلام در راه‌ند...



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 5:2 عصر روز دوشنبه 87 دی 9

دعوت کوفی

مهمان وعده می‌گیرند.
همه با هم و یک‏‌صدا.
بعد که می‌آید، پذیرایی‏‌شان دیدنی است؛
سر می‌برند مهمان را.
خانواده‏‌اش را اسیر می‌کنند و در شهرها می‏‌گردانند.
دست یاری‌گرش باید؛
تا من و تو کوفی نباشیم،
و "او" حسینی دیگر! *

* حسین علیه‌السلام را منتظران‌ش کشتند!!!



نویسنده » خط‌خطی » ساعت 7:52 عصر روز پنج شنبه 87 دی 5

کلیه‌ی حقوق متعلق به وبلاگ صفحات خط‌خطی می‌باشد.